مقدمهى ناشر (چاپ جدید)
یکی از اهداف و انگیزههای «انتشارات پرتو بیان» از بدو تاسیس آن در سال 1381، برداشتن گامهایی هر چند کوچک درجهت رشد، غنا و توسعه فرهنگ غنی و پرافتخار کردستان و احیاء فرهنگ مکتوب این دیار زر خیز در حد وسع، توان و امکانات محدود خود بود که به حق ، هم آثار ارزشمند و ماندگار آن فراوان و هم نخبگان، فرزانگان و در یک کلام دانشمندان نامدار و گمنامش بیشمار...
اگرچه در این مدت کم با آمار قابل قبولی از کتابهای منتشر شده (قریب به 160 عنوان در مدت 4 سال) به زبانهای کردی و فارسی و در زمینههای مختلفگامهای کوچکی برای رسیدن به هدف خود برداشتهایم اما انتشار مجدد «فرهنگ مردوخ» خود به تنهایی کارنامهای مستقل و افتخار ماندگاری برای خدمتگزاران این انتشارات میباشد.
آشنایان به فرهنگ و ادب این دیار میدانند که «فرهنگ مردوخ» یکی از فرهنگهای دیرین؛ غنی، پربار و تنها فرهنگ سهزبانهایست که توسط نادر زمان «آیتالله شیخ محمّد مردوخ کردستانی» به تنهایی، بدون دسترسی به کمترین امکانات و منابع امروزین در مدت زمان کوتاهی به رشتهی تحریر درآمده است. به گفتهی جناب آقای «عبدالمؤمن مردوخ» بار اول نسخهی اصلی فرهنگ به انضمام نقاشیهای رنگیاش به دلایلی نامعلوم در چاپخانهی ارتش آن زمان مفقود گردیده اما مؤلف توانا، دانشمند، نستوه و رنگیندست ما بار دیگر آنرا از ابتدا با استفاده از یادداشتهای قبلی و آنچه که در ذهن اقیانوسیاش بود در مدت کوتاهتری به رشتهی تحریر درآورده و حاصل آن چاپی است با دستخط مؤلف و رسمالخط کهنی که متأسفانه با وجود بینظیر و منحصر به فرد بودنش، به دلایل فوق آنچنان که باید مورد استفاده اصحاب فرهنگ و اهل مطالعه قرار نگرفته است. بنابراین تجدید نشر آن با باز نویسی دوباره و رسمالخط نوشتاری جدید کاری بود لازم و در راستای اهداف این واحد فرهنگی؛ که البته اضافه شدن واژههای لهجه سورانی به کلمات مدخل لهجه اردلانی که زبان نوشتاری امروز کرد زبانان میباشد جلوه و رونق افزونتری به این اثر ارزشمند و گرانبها داده است.
دو سال پیش وقتی پیشنهاد چاپ مجدد آن را به جناب آقای «عبدالمؤمن مردوخ» دادیم و با توصیهی اضافه کردن معادل سورانی در کنار کلمات مدخل اردلانی به استقبال این کار آمدند ، هیچگاه فکر نمیکردیم تکلیفی سنگین و راهی بس دشوار را در پیش گرفته باشیم که برای انجام آن توسط یک نفر، نه تنها 6 ماه بلکه 6 سال هم کافی نخواهد بود... در هر حال مسئولیتی بود که پذیرفته بودیم و آن هم نه از روی اکراه و اجبار، بلکه با میل، علاقه، شوق و رغبت... چراکه در همه جای دنیا برای عالمان سرزمینشان که چنین آثار گرانبهایی را خلق مینمایند، چندین نفر و حتی چندین مؤسسه در خدمت حفظ، صیانت و انتقال آن به نسلهای آینده هستند... ولی صد افسوس که در این گوشه از دنیا با آنچنان پیشینه و میراث گرانبهایی، هنوز چنین رسمی رایج نشده است!!!
اولین قدم برای انجام این مسئولیت و کار سترگ پیدا کردن کسانی بود که در زبانهای کردی، عربی و فارسی صاحبنظر و توانا باشند و این کار بهراستی اگر نگوییم محال و غیرممکن که بسیار مشکل به نظر میرسید... هرچند که قصد و هدف ما دست بردن در متن و محتوای فرهنگ نبود و هیچگاه چنین اجازهای به خود نداده و نمیدهیم؛ اما حتی برای بازنویسی صحیح لغات دستنوشته هم، که بعضاً ناخوانا و تعدادی کمرنگ و مخدوش شده بود ، نیازمندکسی بودیم با توانایی و مهارتهای فوق. یکی از ایدهها برای رفع این مشکل تشکیل مجمعی متخصص از صاحبنظران در رشته های ادبیات فارسی،کٌردی و عرب بود که متأسفانه چنین اتفاقی نه فراهم گشت و نه امکانات و تواناییهای ما اجازهی انجام آن را میداد و به قول معروف: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!» بالاخره پس از جستجو و پرسوجوی چندماهه با راهنمایی دلسوزانهی استاد ارجمند جناب آقای «علی رحمانی» مدیر کتابفروشی امام محمد غزالی، جناب آقای «دکتر رئوف رهنمون» برای انجام این کار پیشنهاد شدند. از آنجا که آشنایی و اشراف پیشنهاددهنده درخصوص محتوای اثر و وقوفشان نسبت به دشواری چنین کاری برای من کاملاً محرز بود، با اعتماد به نظر ایشان، انجام این کار دشوار بر عهده آقای «رهنمون» قرار گرفت. باید اعتراف کنم که در آغاز فکر نمیکردم و حتی انتظار نداشتم ویراستار ما اینچنین موشکافانه، دقیق و عالمانه زیر بار این مسئولیت رفته و فراتر از آنچه که ما و جناب آقای «مردوخ» از ایشان انتظار داشتیم، کمر همت بسته و از هیچ تلاش و کوششی برای حسن انجام کار فروگزار ننمایند. خوشبختانه ایشان علاوه بر پیشینه علمی و فرهنگی خانوادگی، با سوابق علمی و تحصیلیای که در ایران و عراق فراهم نموده بودند سرمایهی مورد نیاز برای انجام این کار سترگ را به دست آورده بودند.
آنچه که ما از ویراستار انتظار داشتیم اصلاح و تغییر رسمالخط فرهنگ به شیوهی نوین و نیز اضافه کردن معادل کردی سورانی برای هر مدخل اردلانی بود. ایشان ضمن دقت کافی برای حفظ امانت، آنطور که شایسته و بایسته بود با دقت و موشکافانه تمام جنبههای فنی کار را در نظر گرفته و چندین و چند بار متن ویراستاری شده را بازبینی، اصلاح و هر آنچه را که به اعتبار و سلیسی این طبع بیفزاید گوشزد نموده و خود نیز رعایت نمودند.که جا دارد برای این حسن انتخاب از ایشان و معرف ارجمندشان تشکر و قدردانی نمایم.
قرارداد ما با ویراستار برای تحویل هر دو جلد 6 ماه بود و اکنون که جلد اول آنرا تحویل میگیریم نزدیک به 2 سال از شروع قرارداد میگذرد. که البته تمدید آن با اطلاع و رضایت آقای «مردوخ» و برحسب نیاز و ضرورت بود. چرا که اثری چنین گرانبها و ارزشمند شایسته نیست تنها به دلیل شوق و علاقهی وافر به چاپ و انتشار مجدد، به شکلی سطحی و گذرا بازبینی شده و با خطاهایی که میشود از آن جلوگیری و پیشگیری نمود روانهی بازار فرهنگ این دیار نمود. لذا تلخی این صبر ناخواسته را به جان خریده و خوشبختانه اکنون شاهد میوهی شیرینی هستیم که به راستی مجموعهی دستاندرکاران طبع آن سعی کردهاند آنرا آنطور که فراخور و شایستهی مقام علمی و فرهنگی چنین اثر و مؤلفی باشد تقدیم اصحاب فرهنگ این دیار نمایند، با اطمینان خاطر و افتخار میتوانیم ادعا نماییم که تمام تلاش خود را برای رسیدن به چنین هدفی بهکار بستهایم تا که «اصحاب هنر را چه قبول افتد و...» لازم است در پایان ضمن تشکر مجدد از ویراستار محترم، از مؤسسه «ڤیان کامپیوتر» که زحمت تایپ اولیهی آنرا برعهده داشته و نیز همکاران زحمتکش انتشارات خانمها «الهه کریمیان» که غلطگیری، و «سمیه تیموری» که صفحهآرایی و آمادهسازی اثر را برعهده داشتند و همچنین از سایر عزیزانی که هر یک به نحوی برای فراهم نمودن زمینهی مقدمات چاپ این اثر ماندگار و گرانبها ما را یاری نمودند کمال تشکر و قدردانی را بنماییم. امید آنکه مجموعهی این تلاشها مورد قبول و رضایت پروردگار متعال و نیز اصحاب فرهنگ و هنر و علاقمندان به فرهنگ غنی و پربار کُرد و کردستان قرار گرفته و با رهنمودهای خود، ما را در تکمیل و اصلاح چاپهای بعدی یاری رسانند.
ناشر